معنی جهانی فرانسوی
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به جهان دنیوی امور جهانی، آنچه که بهمه جهان رسد: شهرت جهانی. -3 اهل دنیا مردم گیتی. جمع: جهانیان.
آن جهانی
(صفت) اخروی مربوط بعقبی مقابل این جهانی دنیوی.
دو جهانی
(صفت) منسوب به دو جهان: سعادت دو جهانی.
فرانسوی
فرانسوی در فارسی: تازی گشته فرنگی (صفت) منسوب به فرانسه از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه
مترادف و متضاد زبان فارسی
عالمگیر، دنیایی، دنیوی، کلی
فارسی به عربی
عالمی، عالمیا، وباء
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ عمید
فارسی به آلمانی
Weltweit
لغت نامه دهخدا
این جهانی. [ج َ] (ص نسبی) منسوب به این جهان. دنیوی. (فرهنگ فارسی معین). منسوب و متعلق به این جهان و این مکان. (ناظم الاطباء): باز در عواقب کارهای عالم تفکری کردم... تا روشن گشت که نعمتهای اینجهانی چون روشنایی برق است. (کلیله و دمنه). در حرم شاه کنیزکی بود این جهانی و مدتها عاشق جمال این پسر بود. (سندبادنامه ص 68).
فرانسوی
فرانسوی. [ف َ س َ] (ص نسبی، اِ) منسوب به کشور فرانسه. اهل فرانسه. رجوع به فرانسه شود. || زبان مردم فرانسه. رجوع به فرانسه شود.
معادل ابجد
476